کاربرد استراتژی مقابله غیرغذایی در سنجش عدم امنیت غذایی در مناطق روستایی گرگان

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.

2 استادیار، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.

3 استادیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.

4 استاد اقتصاد کشاورزی دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان.

چکیده

شاخص استراتژی مقابلهیکی از شاخص‌های اندازه‌گیری امنیت غذایی می‌باشد. این شاخص یکی از ساده‌ترین و دقیق‌ترین شاخص‌های رایج اندازه‌گیری امنیت غذایی در هر جامعه­ای می‌باشد که به راحتی با دیگر شاخص‌های امنیت غذایی همبستگی پیدا می‌کند. استراتژی‌های مقابله به دو گروه استراتژی‌‌ها‌ی مقابله­ی غذایی و غیر غذایی تقسیم می‌شو‌ند. در این تحقیق با استفاده از شاخص استراتژی‌های مقابله غیر غذایی وضعیت امنیت غذایی خانوارها در مناطق روستایی گرگان برآورد شده است. نمونه‌ای با استفاده از نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شده و 267 پرسشنامه با تخصیص متناسب به حجم، در پنج دهستان شهرستان گرگان تکمیل گردید. نتایج تحلیل خوشه‌ای k میانگین نشان داد که خانوارهای مناطق روستایی گرگان در سه دسته­ی عدم امنیت غذایی ضعیف، متوسط و شدید قرار می‌گیرند. همچنین نتایج مدل لاجیت نشان می‌دهد که متغیرهای درآمد سالانه، وضعیت شغلی سرپرست خانوار، وضعیت مالکیت منزل، بیماری یکی از اعضای خانوار، سطح تحصیلات همسر، تعداد افراد خانوار، سطح تحصیلات سرپرست خانوار و اعتبارات  بر سطح امنیت غذایی موثر می‌‌باشند.
 
طبقه­بندیJEL:P25, P36, Q18

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Application of Nonfood Coping Strategies in assessing in Food security in Rural areas of Gorgan

نویسندگان [English]

  • S.M Z 1
  • F. SH 2
  • F. A 3
  • A. K 4
چکیده [English]

Coping strategy Index (CSI) is one of the indices to measure food security. This index is one of the simplest, most accurate and prevalent indices of measuring food security in any society which correlate easily with other indices of food security. Coping strategy indices are classified in to two groups of food and non food coping strategies. In this research work with usage of non food coping strategies food security situation of rural households of Gorgan is measured. A sample with the size of 267 selected with application of stratified random sampling method from five rural district of County. Result of K mean cluster analyzes shows that rural households of Gorgan are classified in 3 groups including low level of food insecurity, moderately food insecure and severely food insecure. Results of LOGIT model indicates that variables such as annual income, employment situation of household head, chronic illness of one of household members, education level of spouse, number of household member, education level of household head, and access to credit have effect on the value of nonfood coping strategy.